نرمافزاری که تجربه کاربران را در نظر داشته باشد، قابل شهودتر است، یادگیری آن آسانتر بوده و شانس بیشتری برای سازگاری موفقیتآمیز دارد.
طبق تحقیقات و بررسی بخش تجارت دانشگاه هاروارد، پروژههای IT در یک نرخ هشداردهنده دچار شکست میشوند و دلیل آن پیادهسازی یا سازگاری ضعیف است. مایکل الیوت، مؤسس، مدیر عامل شرکت و تحلیلگر ارشد تحقیقات و مشاوره میگوید: “لیمز قطعاً میتواند در این دسته قرار بگیرد زیرا این سیستمها سابقهای طولانی در سفت و سخت بودن، غیر قابل استفاده و غیر قابل انعطاف بودن، دارند.” بنابراین، باید توجه ویژهای به قابلیت استفاده و تجریبات کاربران یک لیمز (ساخته شده یا خریداری شده) بشود. مدیر آزمایشگاهی در دانشگاه واشنگتن میگوید: “ما سیستم لیمزی را که خودمان ساختهایم، به نام ”لیمزفرانکن“ نامگذاری کردهایم”.
او در مورد لیمز ساخته شده توسط شرکت بیوتکنولوژی که قبل از موقعیت فعلی خود در آزمایشگاه دانشگاه واشنگتن در آن کار میکرده میگوید: “ما متوجه نبودیم که ساخت و نگهداری چنین سیستمی تا چه اندازه سخت خواهد بود، و در نتیجه سیستمی به دست آوردیم که توسط دانشمندان اصلاح شد و تغییراتی یافت و اجزاء آن مجدداً مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت، ما فقط مشغول کار بر روی لیمز بودیم تا مشکلات ایجاد شده آن را حل کنیم.
طبق گقته الیوت “سیستمهای تجاری پتانسیل این را دارند که همانند لیمزفرانکن باشند”، اما فروشندگان LIMS در حال تغییر آن و تجدید نظر بر روی طراحی لیمز از نگاه کاربران هستند.
با توجه به الگوی پذیرش فنآوری فرد دیویس (TAM)، نظریه سیستمهای اطلاعاتی، دو عاملی که از سازگار شدن فنآوریهای جدید جلوگیری میکند، سودمندی و سهولت واقعی استفاده است. به طور کلی، چیزی که بیشتر دیده میشود، احتمال انتخاب آن بیشتر است چون کاربران زمان زیادی برای یادگیری آن نمیگذارند و نسبت به آن نگرش منفی نخواهند داشت.
تجربه کاربران به بخش مهمی از آزمایشگاهها تبدیل شده است. امروزه فروشندگان نرمافزار، مهندسین یا طراحانی را جهت بررسی تجربیات کاربران استخدام میکنند. افرادی که این شغل را دارند، درک عمیقی از کاربران به دست میآورند و کابرد اطلاعات را برای تجربیات طراحی که با کاربران و وظایف کاربر ساده مرتبط است، ارزیابی میکنند. فروشندگانی که علاقهمند به ارائه یک تجربه کاربری خوب هستند، به طور معمول آزمایش تجربه کاربر را برای طراحی ویژگیهای جدیدی که شهودی هستند و گردش کار را نمایان میکنند، انجام میدهند.
نرمافزاری که تجربه کاربران را در نظر داشته باشد، قابل شهودتر است، یادگیری آن آسانتر بوده و شانس بیشتری برای سازگاری موفقیتآمیز دارد.
آزمایشگاههایی که کارمندانی جهت توسعه و یا انفورماتیسینهای زیستی دارند، به خوبی با مفهوم تجربه کاربر آشنا هستند، اما زمان یا منابع لازم برای اختصاص دادن به مطالعات وسیع تجربه کاربر را ندارند، زیرا این مسئله زمان میبرد و یک مأموریت مهم و حیاتی نیست.
فروشندگان از طریق مجموعه متنوعی از مصرفکنندگان و همچنین رقابت با سایر فروشندگان، به فرایندهای بیشتر، منابع آزمایشی بیشتر، انتقادات و پیشنهادات دسترسی پیدا میکنند. با کمک کاربران فرایندهای چرخه عمر نرمافزار، مثل سرعت عمل، توسعه مییابد و این به فروشندگان کمک میکند تا سرعت توسعه ویژگیهای جدید را افزایش داده و اطمینان حاصل کنند که این ویژگیها عاری از هر اشکالی باشند. رقابت ضرری ندارد (اکثر فروشندگان با یکدیگر رقابت دارند) و این مسئله به فروشندگان فشار وارد میآورد تا ویژگیهای جدید را با سرعت بیشتری توسعه دهند.
منبع:
گردآوری: لیمزایران